استیو جابز هوش هیجانی بالایی داشت

person نویسنده: list دسته: اخبار جدید دنیای اپل و تکنولوژی تاریخ: comment دیدگاه: 0 favorite بازدید: 2132

آیا استیو جابز هوش هیجانی بالایی داشت؟

استیو درسال 1997 پس از مدتی وقفه مجددا به اپل بازگشت، شرکتی که یکی از پیشتازترین و شناخته شده ترین شرکت های تاریخ تبدیل شد.او توانست در سمت مدیر عامل، اپل را از ورشکستگی نجات  دهد و آن را به با ارزش ترین شرکت روی کره زمین تبدیل کند. این در حالی بود که جابز دوازده سال قبل از بازگشت دوباره،  مجبور به ترک شرکتی شد که به تاسیس آن کمک کرده بود. جابز نبوغ بالا و شخصیت تاثیر گذاری داشت اما در عین حال از خود راضی، بی حوصله  و بد اخلاق بود. شرایط طوری پیش رفت که با هیئت مدیره شرکت دچار مشکل شد، گروهی که مسئولیت های اصلی و قدرت را از دست او خارج کردند، جابز حس کرد به او خیانت شده است  بنابراین شرکت را ترک کرد و استارت آپ جدیدی به نام NEXT بنیان گذاشت.

البته تعدادی از کارمندان بالا رتبه ی اپل به دنبال رئیس سابق خود از شرکت خارج شدند. در آن زمان جابز یک مولتی میلیونر 31 ساله ی از خود راضی  بود که تقریبا همیشه حق را به خود می داد. رفتار او بسیار زننده و آزار دهنده بود. اندی کانینگهام به عنوان مسئول روابط  عمومی  به جابز در راه اندازی مکینتاش کمک کرد و در NEXT و PIXAR هم به همکاری با او ادامه داد. او می گوید: به مدت 5 سال همکاری نزدیکی با جابز داشتم که خود یک پدیده عجیب بود. چیزی که مردم می دیدند مصاحبه های الهام بخش، جملات کلیدی و درخشان بود. جابز گاهی رفتار زننده و ناملایمی داشت، اما کار کردن با او افتخار به شمار می رفت. استیو رفتاری توام با خشم، هیجان و رضایت داشت.

اگر جابز را در حال سخنرانی در مورد محصولات مشهور خود دیده باشید به توانایی او درعمل پی خواهید برد. جابز می دانست چگونه احساسات مخاطب خود را برانگیزد. مشتری ها به دلیل حسی که محصولات اپل به آن ها می داد به دنبال آن می رفتند. منتقدان معتقدند جابز با وجود عدم توانایی  کنترل احساسات نسبت به خود و دیگران، به موفقیت دست یافت.

برای درک کامل هوش هیجانی می توان آن را به چهار توانایی تجزیه کرد: خودآگاهی، مدیریت خود، مدیریت روابط و  آگاهی اجتماعی .این چهار توانایی مکمل یکدیگر و در ارتباط با هم هستند اما به یکدیگر وابسته نیستند. یک شخص می تواند  در بعضی توانایی ها عملکرد خوبی و در بعضی از آن ها نقطه ضعف هایی داشته باشد. برای مثال ممکن است در درک احساسات خود توانا باشد اما نتواذد آن  احساسات را به خوبی کنترل کند. کلید تقویت هوش هیجانی در درجه اول شناسایی رفتارها و تمایلات فردی و سپس توسعه استراتژی ها برای به حداکثر سازی نقاط قوت و حداقل سازی نقاط  ضعف است.

آیا استیو جابز هوش هیجانی بالایی داشت؟ او قطعا راهی برای ایجاد انگیزه و الهام بخشی بر همکاران خود و همچنین میلیون ها مشتری در سراسر جهان با وجود محدودیت های فرهنگی و زبانی داشت. تمام این ها علاقه هوش اجتماعی استثنایی و همینطور توانایی تاثیر بر دیگران هستند که یکی از ابعاد کلیدی مدیریت رابطه به شمار می رود.

جابز بخاطر نوسانات شدید احساسی، تکبر و خود شیفتگی سرزنش میشد. رفتار او باعث رنجش بسیاری از اعضای خانواده و نزدیکانش شده بود. جابز همیشه خود را بخاطره نداشتن کنترل روی رفتارش سرزنش می کرد. نویسنده زندگی او (والتر ایزاکسون) از او دلیل این خودخواهی را پرسید و او پاسخ  داد : ((این من هستم، نمی توانید انتظار داشته باشید فرد دیگری باشم))

اما ایزاکسون که زمان قابل توجهی را با جابز گذرانده بود و با بیش از صد نفر از دوستان و خویشاوندان و همکاران او مصاحبه کرده بود، طور دیگری فکر میکرد. ایزاکسون می نویسد : دلیل رنجاندن دیگران، فقدان آگاهی احساسی او نبود، کاملا برعکس او می توانست مردم را ارزیابی کند، افکار درونی آن ها را درک کند، می دانست چطور با آن ها رابطه برقرار کند، آن ها فریب دهد و کاملا عمدی آن ها را ناراحت کند.

دیدگاه‎ها

هیچ نظری در این زمان ثبت نشده است!

دیدگاه خود را بنویسید

یکشنبه دو شنبه سه شنبه چهار شنبه پنج شنبه جمعه شنبه فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند

ثبت نام جدید

در حال حاضر یک حساب کاربری دارید؟
وارد شوید یا کلمه عبور را بازنشانی کنید